pool


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
pool

دوره( شمشيربازى)،سوراخ کردن ،نقب زدن ،پارک موتورى ،تعميرگاه ،قرقره ،استخر،ابگير،حوض ،برکه ،چاله اب ،کولاب ،ائتلاف چند شرکت با يک ديگر،عده کارمند اماده براى انجام امرى ،دسته زبده وکار ازموده ،ائتلاف کردن ،سرمايه گذارى مشترک ومساوى کردن ،شريک شدن ،باهم اتحادکردن ،تصحيلات اشتراکى ،منبع ،مخزن
قانون ـ فقه : سرمايه اى که از سود چند شرکت فراهم مى شود
زيست شناسى : ابگير
ورزش : دوره
علوم نظامى : متمرکز کردن يا محل تمرکز

 
کلمات مرتبط(28)