production


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
production

ارائه ،اقامه ،توليد کردن ،فراورى ،توليد،عمل اورى ،ساخت ،استخراج ،فراورده ،محصول
علوم مهندسى : ارائه ساخت
کامپيوتر : توليد
معمارى : توليد
قانون ـ فقه : محصول
شيمى : توليد
روانشناسى : ايجاد
زيست شناسى : توليد
بازرگانى : توليد
ورزش : ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبيل سازى موتورسيکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
علوم نظامى : حاصل دادن

 
کلمات مرتبط(89) 

 
 
@@@production
 
@@production