production


MHM Advanced English > Persian (v. 90)Download this dictionary
production
[.n]: ارائه ، اقامه ، توليد کردن ، فرآورى ، توليد ، عمل اورى ، ساخت ، استخراج ، فرآورده ، محصول
{علوم مهندسى}: ارائه ساخت
{کامپيوتر}: توليد
{معمارى}: توليد
{قانون و فقه}: محصول
{شيمى}: توليد
{روان شناسى}: ايجاد
{زيست شناسى}: توليد
{بازرگانى}: توليد
{ورزش}: ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبيل سازى موتورسيکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
{علوم نظامى}: حاصل دادن
واژه هاى شامل
production ـ (88)