pull


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
pull

بيرون کشيدن بازيگر،ضربه زدن بطورى که گوى به سمت مخالف دست گلف باز برود،حرکت بازوى شناگر در اب ،کشيدن دهنه اسب ،بطرف خود کشيدن ،کشش ،کشيدن دندان ،پشم کندن از،چيدن
علوم مهندسى : کشش
کامپيوتر : POP
ورزش : برترى جزئى و مختصر
علوم دريايى : - give way 1

 
کلمات مرتبط(85) 

 
 
@@@pull
 
@@pull