punch


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
punch

سوراخ کن ،پانچ ،توپ را با مشت زدن ،ضربه با مشت ،مهر کردن ،مشروب مرکب از شراب ومشروبات ديگر،کوتاه ،قطور،ضربت مشت ،قوت ،استامپ ،مهر،مشت زدن بر،منگنه کردن ،سوراخ کردن ،پهلوان کچل
علوم مهندسى : منگنه
کامپيوتر : پانچ
معمارى : منگنه
ورزش : مشت
علوم نظامى : در رهگيرى هوايى يعنى به زودى با هواپيماى دشمن روبرو خواهيد شد

 
کلمات مرتبط(47) 

 
 
@@punch