put up


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
put up

براى انتخابات نامزد کردن ،سازش کردن ،در ظرف گذاردن ،بسته بندى کردن ،کنسرو کردن ،کنار گذاردن ،متحمل شدن ،برگزيدن ،بيگودى بگيسو زدن ،علنى ساختن ،طرح کردن ،منزل دادن ،ساختن ،بنا کردن
قانون ـ فقه : جعل کردن

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(put up):




بازگشت به واژه put up



put 
up