quartering


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
quartering

مخزن ،مسکن دادن ،محل سکونت سکنا دهنده ،تردد،قائمه ،تقسيم چيزى بچهار بخش ،زاويه نود درجه
ورزش : بادى که با زاويه کج بطرفى مى وزد
علوم نظامى : اسکان دهنده

 
کلمات مرتبط(2)