rail


MHM Advanced English > Persian (v. 90)Download this dictionary
rail
[.v. & n]: دست انداز ، کمرکش در و پنجره ، الت ميانى در و پنجره ، سرزنش ، سرکوفت ، طعنه ، ريل خط اهن ، خط اهن ، نرده کشيدن ، توبيخ کردن
{علوم مهندسى}: شينه
{معمارى}: وادار ميانى در و پنجره
واژه هاى شامل
rail ـ (40)