ram


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
ram

Random Access Memory،شاخ ،چکش تيرکوب ،موشک رام ،رام ،بازوى انتقال نيرو سگدست ،سمبه زدن ،پر کردن توپ راندن به داخل لوله ،قوچ ،گوسفند نر،دژکوب ،پيستون منگنه ابى ،تلمبه ،کلوخ کوب ،کوبيدن ،فرو بردن ،بنقطه مقصود رسانيدن ،سنبه زدن ،باذژکوب خراب کردن ،برج حمل
علوم مهندسى : کوبه
کامپيوتر : حافظه با دستيابى تصادفى
معمارى : چکش
علوم هوايى : افزايش فشار در لوله و غيره که روبروى جهت حرکت نسبى باد قرار گرفته
علوم نظامى : راندن با فشار

 
کلمات مرتبط(20)