ramp


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
ramp

سربالايى اتصال ،سينه کش اتصال فراز اتصال ،درب شيب دار،رمپ ،محل توقف و پياده سوار کردن هواپيما،سکوى هواپيما،سرازيرشدن ،خزيدن ،صعود کردن ،بالا بردن يا پايين اوردن ،سکوب سراشيب ،سرازير،پله ء سراشيب ،پيچ ،دست انداز،پلکان ،سطح شيب دار
عمران : سرازيرى
معمارى : فراز پيوند
علوم هوايى : منطقه اصلى توقف هواپيما در فرودگاه
علوم نظامى : سکوى در جا زدن هواپيما

 
کلمات مرتبط(5)