 |
rated
| THE Eng-Cro Dictionary | Download this dictionary |
rated
projektni
određen
normalni proračunski
nazivni
Free for individual usage/Besplatan za osobnu uporabu
| hFarsi - advanced version | Download this dictionary |
rated
کلمات مرتبط(rated):
بازگشت به واژه rated
rated altitude
rated candlepower
rated current
rated duty
rated fatigue limit
rated output
rated pay load
rated power
rated quantity
rated through put
rated value
rated voltage
the house was highly rated
بازگشت به واژه rated
rated altitude
rated candlepower
rated current
rated duty
rated fatigue limit
rated output
rated pay load
rated power
rated quantity
rated through put
rated value
rated voltage
the house was highly rated
| Dizionario inglese-italiano 1.0.012 | Download this dictionary |
RATED
VALUTATO. TASSATO. CLASSIFICATO
| MHM Advanced English > Persian (v. 90) | Download this dictionary |
rated
rate
[.v. & n]: سنجيدن ، قرار ، اندازه نسبت ، پايه ، تندى ، مشمول ماليات کردن ، سرعت کار ، ميزان مهارت ، شدت تغييرات ، نواخت ، اهنگ حرکت ، سرعت حرکت ، درجه ، درچند ، روش ، طرز ، منوال ، ميزان ، سرعت ، ارزيابى کردن ، نرخ بستن بر ، بها گذاشتن بر ، بر اورد کردن ، شمردن
{علوم مهندسى}: سرعت عوارض
{عمران}: نرخ
{معمارى}: ميزان
{قانون و فقه}: نرخ ، ارزيابى کردن
{شيمى}: اهنگ
{روان شناسى}: درجه بندى کردن
{زيست شناسى}: ميزان
{بازرگانى}: نرخ ، درصد
{ورزش}: ميزان
{علوم هوايى}: ميزان
{علوم نظامى}: نسبت
واژه هاى شامل rate ـ (253)
{علوم مهندسى}: سرعت عوارض
{عمران}: نرخ
{معمارى}: ميزان
{قانون و فقه}: نرخ ، ارزيابى کردن
{شيمى}: اهنگ
{روان شناسى}: درجه بندى کردن
{زيست شناسى}: ميزان
{بازرگانى}: نرخ ، درصد
{ورزش}: ميزان
{علوم هوايى}: ميزان
{علوم نظامى}: نسبت
واژه هاى شامل rate ـ (253)
| Webster's Revised Unabridged Dictionary (1913) | Download this dictionary |
Rated
(imp. & p. p.)
of Rate
of Rate
Webster's Revised Unabridged Dictionary (1913), edited by Noah Porter. About
