rebel


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
rebel

شورش کردن ،سرکش ،ادم افسار گسيخته ،متمرد،ياغى گرى کردن ،تمرد کردن ،شوريدن ،شورشى ،طغيان گر
قانون ـ فقه : باغى ،ياغى شدن
علوم نظامى : طغيان کردن

 
کلمات مرتبط(1)