receiver

---

مدير تصفيه ،مامورى که از طرف دادگاه اموال محکوم عليه را جهت اجراى حکم ضبط و اداره مى کند،مال خر،خريدار اموال مسروقه ،گيرنده راديويى ،دستگاه گيرنده بى سيم ،جعبه خوراک دهنده ،دستگاه خوراک دهنده ،دريافت کننده ،دستگاه گيرنده ،گوشى ،متصدى دريافت
علوم مهندسى : خبرگير
الکترونيک : گوشى تلفن
معمارى : گوشى تلفن
قانون ـ فقه : دريافت کننده ،قيم يا سرپرست شخص مجنون
بازرگانى : گيرنده
ورزش : ظرف گيرنده ،توپگير
علوم هوايى : گيرنده
علوم نظامى : جعبه خزانه

---

 کلمات مرتبط(29) 

---

کلمات مرتبط(receiver):

---

بازگشت به واژه receiver

---

a.c. - d.c. receiver 
a.c. receiver 
 acid receiver 
all mains receiver 
 all-wave receiver 
amateur receiver 
 battery receiver 
beat receiver 
 communication receiver 
d.c. receiver 
 distilling receiver 
 high-fidelity receiver 
intercept receiver 
long-wave receiver 
 official receiver 
portable receiver 
 radio receiver 
receiver gating 
 receiver of stolen goods 
receiver output volume 
 regenerative receiver 
single-circuit receiver 
 superheterodyne receiver 
telephone receiver 
 television receiver 
tube receiver 
 tuned radio frequency receiver 
two-valve receiver 
 universal receiver 

---