remainder


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
remainder

بقيه ،حالت تعليق ،حالتى که وجود يافتن امرى منوط به تحقق امر ديگرى باشد،مابقى ،مازاد،باقيمانده ،پس مانده ،غير قابل مصرف ،باتخفيف فروختن
علوم مهندسى : باقيمانده
کامپيوتر : باقى مانده
قانون ـ فقه : بقايا
بازرگانى : باقيمانده

 
کلمات مرتبط(4)