representative


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
representative

معرف ،بيانگر،نمايشگر،نماينده ،حاکى از،مشعربر
قانون ـ فقه : وکيل ،نماينده
روانشناسى : نماينده
بازرگانى : نماينده ،معرف ،نمونه

 
کلمات مرتبط(13)