retard


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
retard

پس افتادن ،کند کردن ،درخواست ديدبان براى عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تير روشن کننده ،تاخير کردن ،کند ساختن ،معوق کردن ،بتعويق انداختن ،عقب افتاده ،دير کار
علوم مهندسى : عقب انداختن اهسته کردن
علوم هوايى : ديرکارى

 
کلمات مرتبط(2)