reverse


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
reverse

عکس ،ضد،لغو کردن ،شکستنى ،معکوس کننده ،بدبختى ،شکست ،وارونه کردن ،برگرداندن ،پشت و رو کردن ،نقض کردن ،واژگون کردن ،معکوس کردن ،برگشتن
علوم مهندسى : پشت
عمران : معکوس
معمارى : معکوس
قانون ـ فقه : ظهر
بازرگانى : خلاف جهت
ورزش : بدل کارى
علوم نظامى : مخالف

 
کلمات مرتبط(29)