rig


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
rig

حيله ،برپا کردن ،نصب قطعات ،بادگل و بادبان اراستن ،مجهز کردن ،اماده شدن ،با خدعه و فريب درست کردن ،گول زدن ،دگل ارايى ،وضع حاضر،سر و وضع ،اسباب ،لوازم ،لباس ،جامه ،تجهيزات
علوم مهندسى : سوار کردن
قانون ـ فقه : احتکار
علوم نظامى : باربندى کردن بسته بندى کردن

 
کلمات مرتبط(12)