row


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
row

رديف مين ،پارو زدن ،راندن ،سطر،رج ،قطار،راسته ،صف ،رديف چند خانه ،رديف کردن ،قرار دادن ،بخط کردن ،قيل و قال
علوم مهندسى : سرى
کامپيوتر : سطر
قانون ـ فقه : نزاع
روانشناسى : رديف
علوم هوايى : رديف
علوم نظامى : صف

 
کلمات مرتبط(28)