safety


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
safety

اعطاى دو امتياز به تيم مدافع به خاطر عقب نشينى عمدى تيم مهاجم( فوتبال امريکايى)،برقرار کردن تامين ،به ضامن کردن ،ضامن ،نجات ،ايمنى ،سلامت ،امنيت ،محفوظيت ،بى خطرى
علوم مهندسى : ايمنى
عمران : ايمنى
معمارى : اطمينان
بازرگانى : اطمينان
ورزش : بازى بيليارد دفاعى که گويها را در جاى نامناسبى براى حريف باقى مى گذارد ضامن تفنگ
علوم هوايى : اطمينان
علوم نظامى : سلامت

 
کلمات مرتبط(63) 

 
 
@@safety