sail


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
sail

سفر دريايى را اغاز کردن ،راندن ،کشتيرانى کردن ،بادبان برافراشتن بادبان ،بادبان ،شراع کشتى بادى ،هر وسيله اى که با باد بحرکت درايد،باکشتى حرکت کردن روى هوا با بال گسترده پرواز کردن ،با ناز وعشوه حرکت کردن
نجوم : شراع
بازرگانى : با کشتى حمل کردن
ورزش : مسافرت با قايق بادى
علوم هوايى : سطح تختى که متوجه خورشيد يا اجسام سماوى ديگر ميباشد و به فضاپيما متصل ميشود
علوم نظامى : حرکت در روى جاده يا دريا

 
کلمات مرتبط(38)