sear


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
sear

چخماق ،پايه اتش ،علامت داغ ،خشکيده ،از کار افتاده ،خسته ،خشکاندن ،سوزاندن ،داغ کردن پژمرده کردن يا شدن
ورزش : گير در ماشه تفنگ
علوم نظامى : چکاننده در تيربار

 
کلمات مرتبط(2) 

 
کلمات مرتبط(sear):




بازگشت به واژه sear



sear pin 
 sear stop