second


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
second

تالى ،مددکار بوکسور،نفر بعد از سر گروه ،دومى ،ثانى ،دومين بار،ثانوى ،مجدد،ثانيه ،پشتيبان ،کمک ،لحظه ،درجه دوم بودن ،دوم شدن ،پشتيبانى کردن ،تاييد کردن
کامپيوتر : ثانيه
معمارى : ثانيه
قانون ـ فقه : ثانوى
نجوم : ثانيه
ورزش : دستيار شطرنج باز
علوم هوايى : ثانيه

 
کلمات مرتبط(96) 

 
 
@@@second
 
@@second