secure


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
secure

محکم نگهداشتن ،به دست اوردن ،خاطر جمع مطمئن ،تامين شده ،تصرف کردن ،گرفتن هدف ،تامين کردن هدف ،ايمن ،بى خطر،مطمئن ،استوار،محکم ،درامان ،حفظ کردن ،محفوظ داشتن ،تامين کردن ،امن
علوم مهندسى : محکم
قانون ـ فقه : تامين کردن
علوم نظامى : به دست اوردن

 
کلمات مرتبط(8)