settlement


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
settlement

حل و فصل ،توافق بنگاه ،مشکن ،واريز،تصفيه ،تسويه ،پرداخت ،توافق ،ته نشينى ،مسکن ،کلنى ،زيست گاه
قانون ـ فقه : استقرار،مستعمره
زيست شناسى : اسکان
بازرگانى : واريز،پرداخت

 
کلمات مرتبط(20)