shock


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
shock

شوک ،حمله عصبى ،ضربه ،ضربت زدن ضربت ،عمل غافلگيرى ،صدمه ،هراس ناگهانى ،لطمه ،تصادم ،تلاطم ،تشنج سخت ،توده کردن ،خرمن کردن ،هول وهراس پيدا کردن ،ضربت سخت زدن ،تکان سخت خوردن ،دچار هراس سخت شدن ،سراسيمه کردن ،تکان دادن ،ترساندن
علوم مهندسى : تصادم
معمارى : ضربت
روانشناسى : ضربه
ورزش : ضربه
علوم هوايى : ضربه
علوم نظامى : حمله غافلگيرانه

 
کلمات مرتبط(29)