 |
slipped
| hFarsi - advanced version | Download this dictionary |
slipped
| Dizionario inglese-italiano 1.0.012 | Download this dictionary |
SLIPPED
SCIVOLATO. LIBERATO. ABORTITO
| MHM Advanced English > Persian (v. 90) | Download this dictionary |
slipped
slip
[.v. & n]: يادداشت ، صورت ، سريدن ، جدا شدن لنگر از زمين ، سرخوردن منحرف شدن از مسير ، لغزش ، خطا ، ليزى ، گمراهى ، قلمه ، سرخورى ، ت که کاغذ ، زير پيراهنى ، ملافه ، روکش ، متکا ، نهال ، اولاد ، نسل ، لغزيدن ، ليز خوردن ، گريختن ، سهو کردن ، اشتباه کردن ، از قلم انداختن
{علوم مهندسى}: لغزش
{الکترونيک}: لغزش
{معمارى}: شيب
{قانون و فقه}: پيش نويس تمبر نشده بيمه دريايى
{بازرگانى}: فهرست
{ورزش}: محل توپگير پشت محافظ ميله
{علوم نظامى}: لغزش از مسير تصحيح مسير چتر يا گلوله از نظرانحراف باد
{علوم دريايى}: خفت
واژه هاى شامل slip ـ (51)
{علوم مهندسى}: لغزش
{الکترونيک}: لغزش
{معمارى}: شيب
{قانون و فقه}: پيش نويس تمبر نشده بيمه دريايى
{بازرگانى}: فهرست
{ورزش}: محل توپگير پشت محافظ ميله
{علوم نظامى}: لغزش از مسير تصحيح مسير چتر يا گلوله از نظرانحراف باد
{علوم دريايى}: خفت
واژه هاى شامل slip ـ (51)
| hEnglish - advanced version | Download this dictionary |
slipped
| Webster's Revised Unabridged Dictionary (1913) | Download this dictionary |
Slipped
(imp. & p. p.)
of Slip
of Slip
Webster's Revised Unabridged Dictionary (1913), edited by Noah Porter. About
