snow


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
snow

برف باريدن ،برف امدن
الکترونيک : برفک
معمارى : برف
علوم هوايى : برف
علوم نظامى : پوشاندن کامل صفحه رادار با توليد پارازيت

 
کلمات مرتبط(59) 

 
 
@@snow