sole


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
sole

انحصارى ،مجرد،ازدواج نکرده ،کف پا،تخت کفش ،زير،قسمت ته هر چيز،شالوده ،تنها،يگانه ،منحصربفرد،(بکفش )تخت زدن
قانون ـ فقه : انحصارى
بازرگانى : تنها،منحصر بفرد
ورزش : ته چوب گلف

 
کلمات مرتبط(17)