splint


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
splint

وسايل شکسته بندى ،برامدگى کوچک ،توفال ،اهن نبشى ،خرد وقطعه قطعه کردن ،تراشه کردن ،نوار يا تراشه ايکه براى بستن استخوان شکسته بکار ميرود
علوم نظامى : چوب شکسته بندى

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(splint):




بازگشت به واژه splint



splint bone