split


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
split

دو نيم کردن ،ميله هاى باقيمانده ،يک پا جلو و يک پا به عقب ،از جبهه دورافتادن ،ترک ،انشعاب ،دوبخشى ،شکافتن ،دونيم کردن ،از هم جدا کردن ،شکاف ،نفاق ،چاک
علوم مهندسى : ترک برداشتن تقسيم کردن
معمارى : ترک
ورزش : پا باز،مساوى

 
کلمات مرتبط(47) 

 
 
@@split