stack


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
stack

قرار دادن يک بازيگر يا بيشتر پشت بازيگر ديگر براى پنهان کردن طرح مانور از حريف( فوتبال امريکايى)،توده اجر،دودکش ناو،چاتمه کردن تفنگ ،جمع اورى و منظم کردن وسايل ،خرمن ،دودکش ،دسته ،بسته ،مقدار زياد،قفسه کتابخانه ،توده کردن ،کومه کردن ،انباشتن ،پشته کردن
علوم مهندسى : انباشته
کامپيوتر : پشته کردن
معمارى : ناودان
ورزش : قرار دادن يک بازيگر يا بيشتر پشت بازيگر ديگر براى پنهان کردن طرح مانور از حريف
علوم هوايى : لوله اگزوز
علوم نظامى : رديف کردن وسايل و تجهيزات

 
کلمات مرتبط(18)