staff


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
staff

قسمت ستاد،پرسنل ستاد،ستادى ،مربوط به ستاد،چوب بلند،تير،چوب پرچم ،ستاد ارتش ،کارمندان ،کارکنان ،پرسنل ،افسران ،صاحب منصبان ،اعضاء،هيئت ،با کارمند مجهز کردن ،با کارمند مجهز شدن
عمران : مخلوط سيمان و گچ
قانون ـ فقه : کارکنان
روانشناسى : -1ستاد -2 کارکنان
بازرگانى : کارمندان
علوم نظامى : سمبه پاک کننده توپ

 
کلمات مرتبط(64) 

 
 
@@staff