standardization


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
standardization

استاندارد سازى ،يکنواخت سازى ،استاندارد کردن ،ميزان کردن ،معياريابى ،يکنواخت کردن ،متعارف سازى ،همگونى ،طبقه بندى ،معيار گيرى
روانشناسى : بهنجار کردن
بازرگانى : مطابق معيار خاص دراوردن ،استاندارد کردن
علوم نظامى : هم مدل کردن

 
کلمات مرتبط(2)