stow


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
stow

بارگيرى کردن ،چيدن در انبار،انبار کردن ،تنگ هم چيدن ،خوب جا دادن ،پرکردن ،مخفى کردن ،پريدن ،انباشتن ،بازداشتن
بازرگانى : چيدن بار
علوم نظامى : بار کردن

 
کلمات مرتبط(1) 

 
کلمات مرتبط(stow):




بازگشت به واژه stow



stow away