strut


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
strut

تير،شمع پشتبند،پايه در پل ،پستوان ،ريل نگهدارنده يا ضامن پايه اتش ،ستون ،خراميدن ،خرامش ،قدم زنى با تبختر
عمران : پايه
معمارى : توحلقى
علوم هوايى : پايه
علوم نظامى : قفل نگهدارنده
علوم دريايى : حماله محور پروانه ناو

 
کلمات مرتبط(4)