sub


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
sub

بازيگر ذخيره ،(پيشوند )خرده ،زير،تحت ،تابع ،مادون ،فرع ،جاى کسى را گرفتن ،جايگزين کردن
ورزش : تعويض بازيگر

 
کلمات مرتبط(27)