subsidiary


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
subsidiary

تابعه ،تقويتى ،تقويت کننده ،عمق دهنده به انفجار،کمکى ،معين ،مويد،متمم ،فرعى ،تابع
بازرگانى : شرکت تابعه
علوم نظامى : باقيمانده در محل براى حفاظت

 
کلمات مرتبط(7)