table


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
table

به جدولى انتقال دادن ،جدول( جدول محاسبات)،سفره ،خوان ،لوح ،جدول ،ليست ،(در مجلس )از دستور خارج کردن ،معوق گذاردن ،روى ميز گذاشتن ،در فهرست نوشتن ،کوهميز،مطرح کردن
علوم مهندسى : به صورت جدول دراوردن
کامپيوتر : طرح کردن
عمران : جدول
روانشناسى : جدول
بازرگانى : جدول
ورزش : ميزبازى
علوم دريايى : تو گذاردن

 
کلمات مرتبط(152) 

 
 
@@@@table
 
@@@table
 
@@table