tally


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
tally

محاسبه ،چوب خط زدن ،تطبيق کردن ،جاى چوبخط،برچسب ،اتيکت ،نظير،قرين ،علامت ،نشان ،تطبيق کردن ،مطابق بودن ،باچوبخط حساب کردن ،شمردن ،شمارش ،شمارشگر
قانون ـ فقه : با چوب خط حساب کردن
روانشناسى : خط نشان
بازرگانى : حساب نگهداشتن
ورزش : کسب يا ثبت امتياز

 
کلمات مرتبط(5)