tar


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
tar

قير اندود کردن ،قطران ، :)n.& vt.(قير،قيرماليدن به ،قير زدن ، :)vt.(برانگيخته ،خشمگين کردن ،ازردن
علوم مهندسى : ورنى سياه
عمران : قير
معمارى : قطران
شيمى : قطران

 
کلمات مرتبط(30)