متصل کردن ،مهار کردن مهار،ملزم کردن ،مساوى ،کش ،بند پارچه اى جليقه نجات ،اتحاد،دستمال گردن ،کراوات ،بند،قيد،الزام ،علاقه ،رابطه ،برابرى ،تساوى بستن ،گره زدن ،زدن علوم مهندسى : گره عمران : عضو تحمل کننده کشش معمارى : تير اتصالى قانون ـ فقه : برابر شدن ورزش : مسابقه بين دو تيم ،بالا انداختن توپ علوم نظامى : وابستگى کلمات مرتبط(42)