top


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
top

نوک دار کردن ،نوک چيزى را زدن ،بلندتر بودن از،خوب انجام دادن ،بخش اول بازى ،نوک ،فرق ،قله ،اوج ،راس ،روپوش ،کروک ،رويه ،عالى ،درجه يک ،فوقانى ،کج کردن ،سرازير شدن
علوم مهندسى : بالا
عمران : قله
ورزش : ضربه به بالاى توپ بيليارد

 
کلمات مرتبط(75) 

 
 
@@top