transfer


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
transfer

احاله ،نقل کردن انتقال ،تغيير سمت دادن لوله ،انتقال( در يادگيرى)،ورابرى ،ورابردن ،انتقال دادن ،واگذار کردن ،منتقل کردن ،واگذارى ،تحويل ،نقل ،سند انتقال ،انتقالى
علوم مهندسى : سند انتقال يا واگذارى
کامپيوتر : انتقال دادن
قانون ـ فقه : سند انتقال و واگذارى حواله
روانشناسى : انتقال
بازرگانى : حواله ،انتقال دادن
علوم نظامى : حرکت سمتى لوله حرکت در سمت
علوم دريايى : پهلو - رفت

 
کلمات مرتبط(75) 

 
 
@@@transfer
 
@@transfer