transit


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
transit

عبورى ،ترانزيت ،کنترل عبور و مرور کشتيها،گذر،راه عبور،حق العبور،عبور کردن
الکترونيک : ترانزيت
معمارى : گذرا
نجوم : گذر
بازرگانى : ترانزيت ،حمل و نقل
علوم نظامى : دستگاه زاويه ياب ترانزيت

 
کلمات مرتبط(25)