transport


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
transport

نقل و انتقال ،حمل و نقل ،ترابرى کردن ،بردن ،حمل کردن ،نقل وانتقال دادن ،نفى بلد کردن ،از خود بيخودشدن ،از جا در رفتن ،بارکش ،حمل ونقل ،وسيله نقليه ،ترابرى ،حامل
علوم مهندسى : انتقال دادن
قانون ـ فقه : حمل و نقل
زيست شناسى : ترابرى
بازرگانى : بارکشى
علوم نظامى : حمل و نقل کردن حمل کردن

 
کلمات مرتبط(36) 

 
 
@@transport