transported
Transported
transported
prebačen
Free for individual usage/Besplatan za osobnu uporabu
transported
TRANSPORTED
TRASPORTATO. DEPORTATO
transported
transport
[.v. & n]: نقل و انتقال ، حمل و نقل ، ترابرى کردن ، بردن ، حمل کردن ، نقل وانتقال دادن ، نفى بلد کردن ، از خود بيخودشدن ، از جا در رفتن ، بارکش ، حمل و نقل ، وسيله نقليه ، ترابرى ، حامل
{علوم مهندسى}: انتقال دادن
{قانون و فقه}: حمل و نقل
{زيست شناسى}: ترابرى
{بازرگانى}: بارکشى
{علوم نظامى}: حمل و نقل کردن حمل کردن
واژه هاى شامل transport ـ (34)