trap


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
trap

تله( در بسکتبال)،فاصله چرمى بين شست انگشتان دستکش ،به تله انداختن استوپ با کف پا،سد کردن ،حرکت دادن هدفها در مقابل تيرانداز دام ،زانويى مستراح وغيره ،دريچه ،گير،محوطه کوچک ،شکماف ،نيرنگ ،فريب دهان ،بدام انداختن ،در تله انداختن ،در تله اندازى
علوم مهندسى : سيفون
کامپيوتر : حبس شدن
عمران : سيفون
معمارى : سيفون
ورزش : تله

 
کلمات مرتبط(49) 

 
 
@@trap