trigger


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
trigger

مدار رهاساز،برانگيزنده ،پاشنه ،پرتاب کردن فشنگ ،ماشه اسلحه ،گيره ،سنگ زير چرخ ،چرخ نگهدار،ماشه( چيزى را )کشيدن ،رها کردن ،راه انداختن
کامپيوتر : راه انداختن
روانشناسى : راه اندازى
ورزش : ماشه تفنگ
علوم هوايى : محرک
علوم نظامى : شروع کردن حمله يا کار

 
کلمات مرتبط(10)