truss


hFarsi - advanced versionDownload this dictionary
truss

تير مشبک ،چوب بست زدن ،پايه زدن ،بسيخ کشيدن ،بدار اويختن ،جفت کردن ،گره زدن ،دسته کردن ،متمسک شدن ،کوک زن ،بهم بستن ،بادبان را جمع کردن ،بار سفر بستن ،بدار اويخته شدن ،خرپا،شکم بند،بقچه ،انبان ،فتق بند
علوم مهندسى : خرپا
عمران : تقويت کردن
معمارى : خرپا
علوم هوايى : خرپا

 
کلمات مرتبط(11)